میلاد کوثر
آسمان میخندد. زمین پایکوبی میکند. در زمین و آسمان هنگامهای برپاست. آسمانیان سردرگوش هم گذاشته، با شادی و سرور، سرود مقدم دلدار را زمزمه میکنند. ملائک زمان و زمین را گلباران میکنند. از خانه خدیجه نوری میدرخشد که عالم را روشن کرده است. فرشتگان صف به صف ایستادهاند تا خداوند به آنان اذن ورود به این خانه بهشتی را عنایت فرماید. به خود میبالند که میخواهند روی دلارای محبوبه خدا را تماشا کنند. بر یکدیگر سبقت میگیرند تا تبریک و سلام خدا را بر خدیجه عرضه دارند.
چشمان زیبای پیامبر غرق آبی بیکران آسمان است و قلب و روحش در حال سجده شکر. معبود بیهمتا را سپاس و تقدیس میگوید که فرزندی را به او عطا فرموده که مایه مباهات و فخر عالم و عالمیان است. پیک حق آمد و بر او خواند: «انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک وانحر، انّ شانئک هو الأبتر»؛
کوثری عطا کردیم که چشمه همیشه جوشان رحمت است و فقط صاحبدلان و موالیان میتوانند از این چشمه لایزال سیراب شوند.
شادی کــنید ای دوستــان هنــگامهای برپا شده زهرا ز اوج آسـمان مــحبوبه دلها شــده
انس و ملک شادیکنان جشن و شرر برپا کنند چون غنچه بشکفته رخسار زهرا واشده