درباره ی عیدنوروز...
دانستنی هایی درباره عید نوروز
ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژهی عید از «عادة» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کردهاند .
و نیز «یزیدبنحکمثقفی» در ستایش «سلیمانبنعبدالملک» گفته است:
امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا
واژهی عید، تنها یکبار در قرآن به کار رفته است:
اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه 114) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از مادهی عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف میشود و بازگشتبه پیروزیها و راحتیهای نخستین میکند، عید گفته میشود و در اعیاد اسلامی به مناسبت اینکه در پرتو اطاعتیک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضهی بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد، و آلودگیها که برخلاف فطرت است، از میان میرود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشتبه پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همانطور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده میخوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیتخدا نشود، روز عید است» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشتبه فطرت نخستین است .»
از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید برامیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (6) و ملبنة (7) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .
پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است .
در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:
«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینتبخشید .
«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله» «الله اکبر» ، «الحمدلله» و «سبحان الله» ، زینتبخشید .
ماندگاری و استمرار نوروز
معنای لغوی عید
عید نوروز نیز از سنتها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بودهاست.
معنای اصطلاحی عید
نماد هویت یک ملّت
عامل همبستگی احساسات ملی
نوروز عمومیترین و دیرپاترین جشن مردم ایران
نوروز، عمومیترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمیشناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد میشود و تمام اقوام، مذاهب و گروههای فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی میکنند یکسال شادمان میکند .
اسلام و آداب و رسوم پیشینیان
اسلام، نوروز را به رسمیت میشناساند
اسلام وا حترام به سنتهای قومی
همزمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخی
اعمال مستحبی عید نوروز
امیر مؤمنان شیرینی نوروز را پذیرفت
جنبههای آموزنده و مثبت نوروز
بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهار
نوروز، فرصت مغتنم موحدان
حضور گسترده قرآن کریم در مراسم نوروز
نمادهای تأثیر فرهنگ اسلامی در مراسم نوروز
حضور قرآن بر سفره سال نو و قرائت آن در هنگام تحویل سال؛ اجتماع مردم در مساجد و زیارتگاهها و نیایشهای اسلامی به صورت دستهجمعی در هنگام تحویل سال؛ رفتن به دیدار سادات و علمای محل بعد از تحویل سال؛ صلحهرحم در نخستین روزهای سال نو؛ و بعضی دیگر از آداب و سنتهای نوروز، الهام گرفته از فرهنگ غنی اسلامی است.
دیدار با دوستان و آشنایان
احسان و نیکوکاری
اسلام در شیوههای خاص خود در زمینه تعلیم و تربیت میکوشد که انسانها را در یک سطح عالی از اندیشه و عمل قرار دهد. اسلام در عین حال که افراد توانمند جامعه را به احسان و نیکوکاری درباره دیگران ترغیب و تشویق میکند، مردمان فقیر و مستمند را نیز به عفت و بلندنظری و غنای نفس فرا میخواند.
صله رحم
سال نو فرصتی برای تزکیه نفس
سالنو، هنگام تحول
نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذار
کارنامه
بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموختهها و اندوختههایمان، به حرفها و نیتهایمان، به هدفها و آرزوهایمان، به دوستیها و دشمنیهایمان، به دیدهها و گفتهها و شنیدههایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامهمان را باری دیگر مرور کنیم.
هنگام محاسبه
وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دستفروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء
دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را میسنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را میدهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»
نوروز در آينه روايات
اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبتبه اين موضوع موضعگيرى خاصى داشتهاند يا خير؟ آيا مىتوان از فنون دينى به چيزى دستيافت كه دلالتبر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.
در مجموع مىتوان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوعيادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم; دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است. دسته دوم; رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمردهاند.
در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونههايى از دو دسته روايات اشاره مىكنيم.
1. دسته اول روايات
معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليهالسلام، يوم النيروز فقال، عليهالسلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليهالسلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هواليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليهالسلام، و هو اول يوم طلعت فيهالشمس، و هبتبه الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليهالسلام، علىالجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (9)
و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلىاللهعليهوآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صلاللهعليهوآله اميرالمؤمنين على، عليهالسلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليهالسلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صلاللهعليهوآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليهالسلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صلاللهعليه، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليهالسلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنابالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (10)
معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليهالسلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مىشناسى؟
عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مىدهند، امام صادق، عليهالسلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مىدهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانههاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صلاللهعليهوآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.
نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليهالسلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صلاللهعليهوآله، على، عليهالسلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان يعتبگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليهالسلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مىگردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مىشود و او را بر زبالهدان كوفه آويزان مىكند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجلاللهتعالىفرجهالشريف، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...
آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريتحضرت امام زمان، عجلاللهتعالىفرجهالشريف، باشيم.
2. دسته دوم روايات
حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليهالسلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (11)
حكايتشده كه منصور به سوى امام كاظم عليهالسلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مىشد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مىبرم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مىدهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مىدهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايتيادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مىفرمايند:
«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب» (12)
اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالتبر بىاعتبارى نوروز از جهتشرعى مىكند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.
اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مىكنيم:
1. اين روايتبه احتمال بسيار قوى در مقام تقيهاى بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبودهاست. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مىخواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمىخواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژهاى برخوردار بوده است.
2. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينهاى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشتهاند. در صورتىكه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتىكه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مىشد.
3. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كردهاند. به عنوان نمونه احمدبن فهد الحلى مىگويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (13)
روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل استبا اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع استبه آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.
پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بىاعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود ندارد
دعاى هنگام تحويل سال
اى دگرگون كننده قلبها و ديدهها! اى تدبيرگر شبان و روزان! اى متحول كننده سالها و حالتها! حالات ما را به نيكوترين حالات تبديل نما!
اين دعا بر چهار نكته اساسى تاكيد دارد 1- تحول 2- محور تحول 3- متحول كننده 4- هدف تحول
1-اصل تحول
بر طبق اين دعا جهان در عين سكون داراى تغيير و تحول عميقى در درون خويش است و دامنه اين تحول آنچنان گسترده است كه از عالم خارج و آفاق گرفته تا عالم درون و انفس را شامل مىشود و در واقع لازمه بقاء جهان به تحول و دگرگونى است.
2- محور تحول (محول)
انسان مؤمن هميشه بايد به فكر تحول در درون خود باشد و لازمه تكامل يافتن انسان متحول شدن اوست، اين دعا بطور ظريفى به دگرگونى طبيعت و دگرگونى حالات انسانى اشاره مىكند.
3- آواى توحيد (محول)
4. هدف تحول (محول اليه)
احسن حال و قرب الهى هدف اين تحول بزرگ است، با اين نگرش دعاى مزبور يك نظام آموزشى عقيدتى به معناى كامل است.
ارزشها ی عيد نوروز
به گفته راغب اصفهانى (14) عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.
عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.
با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.
اعياد چهار نوع است
اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.
دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.
سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.
چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.
در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از: اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسووليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.
بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.
هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكيها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.
و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.
نظافت و خانه تكانى
غسل عيد
و به استناد اين دستور بسيارى از فقها همچون: مرحوم نائينى، صاحب جواهر، آيت الله حكيم و امام خمينى(رحمت الله علیه) غسل روز عيد نوروز را به عنوان يك تكليف مستحبى و يك دستور اخلاقى و بهداشتى مورد توصيه قرار دادهاند. (16)
نماز عيد
نظافت و لباس تميز
ديد و باز ديد
در اين ديدوبازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورتهايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مى گردد و به قول حافظ:
درخت دوستى بنشان كه كام دل به بارآرد نهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرد
در اين رابطه امام خمينى(رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (19)
هديه و عيدى
اى خواجه چه جويى زشب قدر نشانى
هرشب شب قدر است اگر قدر بدانى
آقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى(رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد. (20)
منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد. (21)
توجه به قرآن
دعا
علامه مجلسى(رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:
«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خيرمافيها و اعوذبك من شرها و شرمافيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»
بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مىآيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...
محدث قمى رضوان الله عليه براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (22)
روزه گرفتن
زيارت اهل قبور
و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.
البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.
در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:
1. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم وكاستيها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشتهاى.
2. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟
3. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟
فلسفه معنوی نوروز
میبدی در کشفالاسرار میگوید: سمی العید عیدا لان الله تعالی یعود بالرحمه الی العبد و العبد یعود بالطاعهالی الرب.» عید که از کلمه بازگشت میباشد برای آن است که: خداوند رحمتخودرا متوجه بندهاش مینماید و انسان نیز با فرمانبری خود به پروردگارش رو میکند. تا آنجا که در تواریخ امم و اقوام مختلف مشاهده شده و میشود، جوامع انسانی بهتفاوت آداب و رسوم و اعتقادات خود هر یک، روز خاصی در سال را جهتیادآوری وتجدید خاطره نسبتبه موضوعات ویژهای که در تاریخ و فرهنگ آن قوم اهمیت زیادیداشته است، مشخص نموده و هر سال مراسم ویژهای به آن مناسبتبرگزار میکرده وآداب و رسوم خاصی را انجام میدادهاند.
در قرآن کریم وقتی یاران حضرت عیسی(علیه السلام) سفرهای آسمانی را آرزو نموده و بهعنوان آیه و نشانه الهی میطلبند حضرت عیسی(علیه السلام) از خداوند میخواهد که منتی برآنها نهاده و روزی آسمانی به آنان عنایت کند تا آن روز را عید امت قرار دهند وهمواره سالروز آن را پاس دارند و علامه طباطبایی(رحمت الله علیه) در ذیل آن میفرمایند:
«خصوصیت عید این است که زمینه وحدت کلمه و تجدید حیات اجتماعی و نشاط وسرزندگی میآفریند و هر بار که فرا میرسد عظمت دین را تجدید میکند.» سخن مرحومعلامه در اینجا شبیه سخن دیگر ایشان در ذیل آیه 5 از سوره ابراهیم است که درتفسیر آیه: «...و ذکرهم بایام الله»
میگوید: گرچه همه روزها به خدا منسوب است اما این آیهاشاره به روزهای ویژهای دارد که در آن روزها آیات و علائم سلطنت و قدرت الهیظهور یافته و حادثه خاصی در تاریخ آن امت اتفاق افتاده و یا نعمتهای ویژه الهیتجلی یافته است.
عیدهایی که جوامع دارای سابقه تاریخی امروزه برگزار مینمایند، هر یک یادآورحادثه بزرگی است که در تاریخ و فرهنگ آن جوامع اتفاق افتاده و یا هر سال تجدیدمیشود و در تاریخ ادیان آسمانی تنها اسلام است که عیدهای بزرگ او برای حادثهتاریخی گذشته نیست و بلکه هر سال و برای همگان تجدید میشود زیرا همانگونه که امام راحل در پیام نوروزی خود میفرمایند: مسلمانان پس از پایان دادن کار مهمعبادی سالیانه خود به شکرانه موفقیت در عبادت خود جشن میگیرند.
امام راحل میفرمایند… : البته از عیدهایی که اسلام تاسیس فرموده استبه حسب نظرهای مختلفبرداشتهای مختلفی وجود دارد، آن برداشتی که اهل معرفت از عید دارند با آنبرداشتی که دیگران میکنند بسیار متفاوت است، آنها بعد از ریاضتهایی که در ماهرمضان میکنند روز عید را روز لقاء الله میدانند، و آن روز برای آنها «الغیرکمن الظهور ما لیس لک» است، آنها همه چیز را از او میدانند، و آن روز را عیدمیکنند برای اینکه بعد از ریاضت، یوم ورود به حضرت است.
و در عید قربان نیز بعد از اینکه تمام عزیزانشان را از دست دادند، مهیا برایملاقات میشوند، بعد از اینکه نفس خودشان را کشتند و هر چه عزیز است در راه خدااز آن گذشتند آن وقت است که روز لقاء است.
و جمعه هم در اثر اجتماعاتی که مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا میشوندبرای لقاء الله. پس برداشت آنها از عید غیر برداشت ماست و ما امیدواریم که بهتبع اولیاء خدا به جلوهای از آن جلوهها برسیم و ذرهای از آن معارف در قلب ماواقع بشود.
... خداوند همه را توفیق دهد که قدر نعمتهای خدا را بدانند و بدانند که همهچیز از اوست ... اگر، همه چیز را از خدا بدانیم و ... این را واقعا در قلبمانادراک کنیم، عید میشود برای کسانی که شهید دادهاند، عید میشود برای کسانی کهمجروح شدند، عید میشود برای کسانی که در راه خدا عزیزانشان را از دست دادند.
برای اینکه این عزیزان، عزیزان خدا هستند، اینها همه از او هستند و من امیدوارمکه این حس و این ایمان در ما پیدا بشود و تقویتبشود.» و البته اگر بتوانقواعد نجومی را نشانههای دقیقی برای حوادث طبیعی شمرد و سرآغاز فصل بهار راهمان روزی شمرد که سیر اعتباری آفتاب در برج اعتباری حمل قرار میگیرد آنگاهمیتوان گفت که عید نوروز نیز جزو اعیادی است که سالیانه تجدید میشود و سنتیتاریخی برای یک حادثه متجدد و متناسب با تجدید حیات طبیعت است.
در روایات معصومین (صلوات الله علیهم) عید مفهوم دیگری نیز دارد. در بعضی ازروایات تحقق حاکمیتحق و ولایت الهی در جامعه مهمترین عید شمرده شده است زیراهمانگونه که در مفهوم عید تجدید حیات و نشاط مجدد نهفته ستباید روزی را عیدگرفت که جامعه به حیات و حرکت و امید و اطمینان میرسد. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«... فان الانبیاء صلوات الله علیهم کانت تامر الاوصیاء بالیوم الذی کان یقامفیه الوصی ان یتخذ عیدا.» سیره انبیاء همواره این چنین بوده که به جانشینانخود امر مینمودند تا روز تعیین و نصب وصی و جانشین را عید بگیرند.
و به همین خاطر در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام اولین عید تاریخ، انتظار تحققحاکمیتحق بوده است و امروز نیز عملا بزرگترین عید شیعیان روز تحقق حاکمیتمستضعفان و حکومت عدل و قسط و نابودی جور و ظلم است. حضرت امام باقر(علیه السلام)میفرمایند: «... و قد کان آدم(علیه السلام) وصی هبه الله ان یتعاهد هذه الوصیه عند راسکل سنه فیکون یوم عیدهم «یوم عید لهم» فیتعاهدون نوحا و زمانه الذی یخرج فیه.»
(حضرت آدم(علیه السلام) پس از جنایت قابیل، به جانشین خود شیث هبهالله فرمودند: ظلمهمچنان گسترش مییابد تا آنگه که فرزندم نوح بیاید و به سبب نفرین او طوفانیبرخیزد و همه ظالمین را نابود کند، و مومنان نجات یابند.) آنگاه حضرت آدم بههبهالله وصیت کرد که این مژده را هر سال به یاد آورد و این روز را برای خود وفرزندانش روز عید قرار دهد. آنان نیز به این وصیت عمل کردند و همواره سالروزاین مژده نویدبخش و ظهور حضرت نوح را گرامی میشمردند.
این است که حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: «... و ان یوم الغدیر بین الاضحی والفطر و الجمعه کالقمر بین الکواکب ... و هو یوم التهنئه یهنیء بعضکم بعضا ...
یقول: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه(علیه السلام) وهو یوم التبسم فی وجوه الناس من اهل الایمان ... و هو یوم الزینه ...» ... والبته روز عید غدیر در میان عید فطر و اضحی و جمعه همانند ماه در میان ستارگاناست. روز تبریک و تهنیتبه یکدیگر، و زمان گفتن این سخن است که: حمد و ستایشخدایی را که به ما توفیق تمسک به ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان معصومش را عنایتفرمود.
آنگاه فرمودند: روز عید غدیر، روز شگفتن لبخند بر چهره مومنان و روز آرایش و زینت است.
در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:
1.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را میشناختند و چه بسا مراسمیهم برگزار مینمودند.
2.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبیاقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:
اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئینهای شرک و بتپرستی و ارزشهاو قداستهای غیر الهی نباشد.
ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانهشود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبلهاز بیتالمقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط میشود .
و در آخر: جهتگیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینشتوحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالیباشد.
و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:
چهارشنبه سوری، سفره هفتسین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلالفکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر استباشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابلتایید نیست.
بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیتباشد و مراسمی جهت تشکل مومناندر برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت(علیه السلام) ویا «روز شیعیان» نامیده میشود، و هر روز نوروز میشود، چه اینکه بر همین اساس،هر روز عاشورا میباشد.
بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق(علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... میشمرد،تفسیر میشود و هم امتناع امام کاظم(علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن میشود.
«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بنجعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذاالعید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلامفقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس».
نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بنجعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عیدنوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرتکاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبتبهاین روز ندیدهام و این روز از سنتهای ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده استو مبادا روزی که من زندهکننده رسمهایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام میدهیم و شما را به خداقسم میدهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.
3. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و بهاحتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم(علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسیبنیعباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبتبه اهل بیت نیز بر کسیپوشیده نبود، و منصور میخواستبا این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت نزدیک نشاندهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند. و با این تحلیل ممکن است قبول نهاییحضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علیبنموسی الرضا(علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.
سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت کرام او و نفرین قهار منتقم بر دشمنانو ظالمان آنان در هر شب و روز عید تایوم وعید باد. آمین رب العالمین.
پي نوشت :
1 . دهخدا، ذیل عید، زبیدی، تاج العروس، 8/438 - 439
2 . ابن منظور، لسان العرب، 9/319
3 . ابن منظور، همانجا، زبیدی/تاج العروس، 8/438
4 . ابن منظور، همانجا - زبیدی، 8/839
5 . تفسیر نمونه، 5/131
6 . خوراکی از آرد و شیر .
7 . غذا یا حلوایی که با شیر تهیه میشود .
8 . مجلسی، بحار الانوار، ج 40/ص 73
9. سوره بقره(2)، آيه 243.
10. مجلسى محمدباقر، بحارالانوار، ج 56، ص 92
11.بحارالانوار ج 56 ص 100. ابنشهرآشوب، المناقب ج 4 ص 319
12. همان.
13. المهذب البارع به نقل از بحارالانوار ج 56 ص 117
14. مفردات راغب.
15. «روى المعلى بن خنيس عن الصادق(ع) فى يوم النيروز، قال: اذاكان يوم النيروز فاغتسل و البس انظف ثيابك و تطيب بإطيب طيبك و تكون ذلك اليوم صائما... » (وسايل الشيعه، ج 8، ص 172 و ؛173 ميزان الحكمه، ج 7، ص 133.)
16. تحريرالوسيله، ج 1، ص؛95 جواهر، ج5، ص41.
17. سى مقاله،رضااستادى،انتشارات اسلامى،ص376.
18. بحارالانوار، ج 56، ص 101.
19. صحيفه نور، ج 16، ص 80.
20. درسايه آفتاب، حسن رحيميان، ص 228.
21. سى مقاله، ص 377.
22. همان؛ مفاتيح الجنان.
23 بحار، ج 56، ص 101.
24. تحريرالوسيله، ج 1، ص ؛288 العروه الوثقى، ص 277